خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

چه خبرهای عجیبی همه سر ....سام .... آور( بتول مبشری )

چه خبرهای عجیبی همه سر ....سام .... آور
زن شدی هیس خفه لال بمانی بهتر

هی نگو سهم من از باد هوا نور کجاست
گفته بودم تو نگو لانه ی زنبور کجاست

طبق آمار جنون حال دلم می گیرد
زنی از خانه فراری ست زنی می میرد

زنی از مشت و لگد سیر دهانش خونی ست
بی وفایی به زنان قاعده اش قانونی ست

ارث زن درد و عذاب است درین ملک خراب
نیمی از ارث پدر نیمه ی دیگر به عذاب

زن شدی گوشه ی خلوت بنشین درد بنوش
بنشین بر تن رویای رهاییت کمی رخت بپوش

به خیابان نرو فرهنگ بسی در خطر است
که حجاب تو فقط مایه ی خون جگر است

....
شاید آسیب شناسی بشود حال خیابان و زنان
که حدودش به جهنم برسد زمزمه ی خیره سران

 

بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.