خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

یکی صدایم زد یکی که شکل گذشته هایم بود ( بتول مبشری )

 

یکی صدایم زد
یکی که شکل گذشته هایم بود
یکی که برایم فال میگرفت
آن روزها
فال چایی
فال قهوه
فال ورق
یکی که همیشه
گل یا پوچ میکرد
و از مشت بسته اش تو را پس میداد
به من
منی که تمام فال ها را
به نیت تو به خانه میبردم
و روز به روز.....هر روز
یاد تو را از پشت پنجره ها
چنان به هوای اتاقم میکشیدم
که دیگر جایی
برای نفس های خودم نبود
یکی که خواب هایش را
به تو بخشیده بود
حتی خیال هایش را
یکی که
هنوز کنار عبور کلاغ ها
امتداد رفتنت را فال میگیرد
خیره بر لانه های خالی چنارها
یکی صدایم زد
آن یکی .....

 

 

بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.