تویی تویی مسبب تمام ارتــــــــکاب ها
که از تو شعله می کشد گناه ها صواب ها
نشانه می روی مرا به چشمهای میشی ات
به شکل فال قهوه ای که تلخ با جواب ها
به شب بهانه می شوی کنار بغض بالشم
به سینه میفشارم ات سراب ها سراب ها
شماره ات به رمز دل به گوشی ام خزیده است
به نام دل به کام کی ؟ عذاب ها عذاب ها
شبانه های دربدر بساط باده بود و من
زدم به قاب عکس تو که نوش با شراب ها
نه شب تمام می شود نه بغض سرد پنجره
نه بیقراری زنی به بوسه ها عتاب ها
هوار می کشم تورا نفس نفس بریده ام
نفس بده نفس بده شتاب ها شتاب ها
تو را به کام می کشم چنان حریق جنگلی
رهایی از خیال تو ؟ به خواب ها به خواب ها
بتول مبشری