برسم به وسعت شانه های تو
یک دل سیر گریه کنم
کنار بغض و بهانه های تو
یک دل سیر گریه کنم
بگویم ات که بعد ـرفتن تو
چه بر سرم آمد
به گریه بیفتی کنار اشک های تو
یک دل سیر گریه کنم
دوباره بگویم
از نفس نفس زدنم در هوای دلتنگی
میان های های تو
یک دل سیر گریه کنم
رها شوم میان آن پهنه ی عصیان و آرامش
کنار نوازش انگشت های تو
یک دل سیر گریه کنم
ببوسی ام بگویی
بتول گذشت موسم طوفان
ببوسم ات و ببوسم ات و باز
یک دل سیر گریه کنم .......
بتول مبشری