خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

آمده نیامده بوی رفتن می دهی( بتول مبشری )

 

آمده
نیامده
بوی رفتن می دهی
چشم هایت پنجشنبه های سرگردانی
شانه هایت جمعه های بی اعتبار
جان جنوبی من
آبهای غربت با نگاه تو چه کردند
که مردمک هایت
آن دو کهنه سرباز قهوه ای پوش
تفنگ هایشان را رو به نگاه من نشانه رفته اند
میخواهم به نو شدن بهانه بدهم
یک زنبیل بوسه
یک کوله شعر
و یک عاشق مردادی کفایت میکند ؟
وقتی از تمام آن صورت آشنا
دو چال گونه باقی مانده باشد
مثل دردهای دلبخواه من
عمیق
عمیق
و چنان خواستنی که
دلم را خون میکند
جان جنوبی من
روشنم کن
مرا به استوای گرم ان روزها پناه بده
پناه ....

 


بتول مبشری

 

آمده
نیامده
بوی رفتن می دهی
چشم هایت پنجشنبه های سرگردانی
شانه هایت جمعه های بی اعتبار
جان جنوبی من
آبهای غربت با نگاه تو چه کردند
که مردمک هایت
آن دو کهنه سرباز قهوه ای پوش
تفنگ هایشان را رو به نگاه من نشانه رفته اند
میخواهم به نو شدن بهانه بدهم
یک زنبیل بوسه
یک کوله شعر
و یک عاشق مردادی کفایت میکند ؟
وقتی از تمام آن صورت آشنا
دو چال گونه باقی مانده باشد
مثل دردهای دلبخواه من
عمیق
عمیق
و چنان خواستنی که
دلم را خون میکند
جان جنوبی من
روشنم کن
مرا به استوای گرم ان روزها پناه بده
پناه ....

 


بتول مبشری