خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

بعد توخانه خانه نبود( بتول مبشری )

بعد تو
خانه خانه نبود
بعد تو درخت سنجد پیر مدام گریه میکرد
بعد تو زنبق ها حال دلم را خوب نکردند
چقدر بعد تو همه چیز عوض شد
انگار عطر و بوی پیچ های امین الدوله با تو چال شد
دلم بوی روسری ات را می خواهد
بوی چوب مِجری کهنه ات را
بوی سیب های دامنت را
ربابه یک شب بیا میان شانه های نحیف ات
دل سیر گریه کنم
ربابه
بعد از تو آدم ها مثل چراغ های ایستاده ی بغل خیابان
سرد و مغرور
فقط تماشا کردند
هر که رفت
هر که آمد
فقط تماشا کردند
بعد از تو همه چیز یخ زد
مثل عصر یخبندان
و من در خواب هایم
هی دویدم
هی دویدم
تا میان چادر توپ توپی سرمه ای ات
پناه بگیرم و گرم شوم
ربابه خمار چشمانت کو
ربابه نقل های عیدانه ات کو
ربابه دلتنگم بهار آمده
ربابه ...

 


بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.