خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

خواهم رفت مثل گنجشکی( بتول مبشری )

 

خواهم رفت
مثل گنجشکی
که از این شاخه به آن شاخه می پرد
گلهای یخ که به غنچه بنشینند
شال و کلاه خواهم کرد
در من وسوسه ی تاکستانی ست که شراب نمی شود
در من هجوم شعرهای تکه تکه شده ای ست
که باد هوایی شان کرده 
رها شوند
در من حسرت آه های سرد خالی دیواری ست
که حالا سنگستانی ست برای خودش
در من کلاغ هایی که قرار نیست به خانه برسند
در من سکوت وهم ناک نیستانی که قرار ملاقات با آتش دارد
در تو خورشیدی که آفتابگردان نمی شناسد
در تو شب بویی که عطر فروش شده است
در تو مسافری با هزار بلیط
هزار مقصد
خواهم رفت
پیش از آنکه باران آوازهای دشتی بخواند
و جانم را خانه نشین کند
خواهم رفت
درست مثل همین گنجشک
کجای فصل های روبرو
شانه ی آرامشی خواهم یافت
منی که نفس بادهای موسمی در کوله دارم
خواهم رفت ...

 

 

بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.