خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

خیال کن خواب مانده باشی( بتول مبشری )

خیال کن


خیال کن خواب مانده باشی
و در سپیده دم صبح جنگلی
پاهای شتابان اسبی وحشی
از خیسی شبانگاه باران دیده ای گذشته باشد
خیال کن
بوی شبدر لگدخورده حواس ات را بیدار کند
و غرق شوی
در عطر پراکنده ی مریم گلی ها
و سرشار صبحگاه با شکوه جنگل
جانی شیفته شوی
در هوای رمنده ی احساس
و چشم هایت بشنود
و احساس ات بشنود
و قلبت بشنود
عبور وسوسه ناک نریان با شکوهی را
در دلتنگی مه آلود احساس خفته ات
حالا
دو رد پا
فقط دو رد پا
و مادیانی در تو
که دیوانه وار
تنهایی اش را
شیهه می کشد
خیال کن ...

 


بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.