دوباره بهانه بگیر مرا دوباره بیا که بی تابم
بیا بیا شبانه مرا ببر سمت بستر خواب ام
که گیرانده ام خیال نجیب تو را آتشی دلخواه
به تک تک دگمه های پیراهن لطیف شب تابم
به کی به کی قسم که باز عاشقت شده ام
که افتاده شور مست شدن ات به حال گرداب ام
بیا دوباره پلنگ شو که ماه ساکت ات بشوم
دوباره وسوسه کن به هم بریز عادات و آداب ام
گناه اولم تو بوده ای گناه آخرین ام نیز
جهنم آغوش تو باید که گرم کند حال سردابم
به کی به کی قسم که باز هوایی ات شده ام
درنگ نکن بلا گرفته کجایی نمی برد خواب ام
بتول مبشری