خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

این کوچه و پس کوچه ها را من فراوان گریه کردم(بتول مبشری)


گریه کردم

*
این کوچه و پس کوچه ها را من فراوان گریه کردم
بعد از تو کرمان را خیابان تا خیابان گریه کردم

رفتی ولی یادت نفس های دلم را بی نفس کرد
ویران شدم با خاطرات باغ ماهان گریه کردم

یکشنبه ها رفتم کنار کوههای سنگ ِصاحب
هم بغض صدها روح سرگردان و حیران گریه کردم

بغض دلم را پیش خواجو ناله کردم در خیابان
گفتم ببین آشفته ای از دار کرمان گریه کردم

بعد از تو هر روز از دلم رد شد سپاه خان قاجار
هر روز یادت را به زیر سُم اسبان گریه کردم

آلاشت تا مشتاقیه هرروز فریادت زدم آیا شنیدی
حتی میان کوبش بازارمسگرهای کرمان گریه کردم

گاهی کنارشانه های رهگذرها ازمسیر شاه سابق
دنبال رویایت دویدم تا مسیر گنجعلیخان گریه کردم

فیروزه تا خورشید را هق هق زدم با خاطراتت
پای سکوت قلعه دخترزیر باران گریه کردم

بعد ازتو هرجایی در این شهر درندشت کویری
جاپای حسی از تو را واداد نالان گریه کردم

بعد از تو کرمان را خیابان تا خیابان گریه کردم
یک زن که نه یک روح را درگیر عصیان گریه کردم



بتول مبشری

http://www.shereno.com/30441/41157/339698.html

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.