خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

مثل اینکه بر تنم گلوله می بارد(بتول مبشری)


مصلوب

*
مثل اینکه بر تنم گلوله می بارد
برتن ِ بودن ِ نبوده ی من
استخوان های بی پدر 
چه می خواهید
لای زخم های دهان گشوده ی من
فصل ها مرا تکان ندهید
جان پاییزی ام مچاله شده
من مسیح هزار باره مصلوبم
جلجتا .......پیکرم هزار پاره شده
وز وز سایه هایی از دل شب
گوش کن بینوای تبعیدی
مانده ای بر صلیب دردهای خموش
هی تو ....!
زخمی تر ازمسیح ِ زن دیدی ؟
من تلاقی جنون و حافظه ام
اتفاقات نانجیب در من افتاده
وحشت سهمگین سیل ها و زلزله ها
روی شانه های دردکشیده ی من افتاده
سال ها خروش ِ های هایِ تنهایی
پشت بام کاهگلی ِ خدا بودم
فصل باران به مرگ تن دادم
لعـــــــــنتــــــی هـــــــــــا
من از شما بودم .....


بتول مبشری

http://www.shereno.com/30441/41157/343856.html

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.