خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

آدم خیال داشت بهشت را بگذارد و برود ( بتول مبشری )

آدم
خیال داشت
بهشت را بگذارد و برود
آدم
دلش گناه های جهنمی میخواست
بوسه های جهنمی
آغوش های جهنمی
آدم
خیال داشت
شیطان را از رو ببرد
از بس که شیطان شود
آدم به سرش خیال حواها داشت
حوای بینوا نمی دانست
آدم با شیطان تبانی کرد
هم قسم شد
حوا به عشق آدم وسوسه شد
سیب را خورد
لبخند شیطان را ندید
برق چشمهای آدم را نیز
از بهشت
رانده شدند
آدم
حوا را تنها گذاشت
تمام راههای نرفته را رفت
و تن داد به هر چه گناه نکرده
آدم
آدم بود دیگر....

 

بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.