خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی
خوشه های شعر(بتول مبشری)

خوشه های شعر(بتول مبشری)

شعر و ادب پارسی

یلدا غم تو بود به درازا کشیده شد( بتول مبشری )

 

یلدا غم تو بود
به درازا کشیده شد
کار من و تو
به دقیقه ی آخر یلدا کشیده شد
پاییز برگ ریز
با یاد تو تنها قدم زدم
هرجا خیالی از تو بود
دلم به همان جا کشیده شد
شاید دلم همان بکارت پاییز بود
یک دختر نجیب
در دستهای زمستان عشق تو
برهنه شد
به تماشا کشیده شد
بگذار هزار بار گذر کند از حوالی دلم
یلدای دردمند
بعد از تو بخت دلم
به سیاهی یلدا کشیده شد ....

 

بتول مبشری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.